رنگ پریدگی رنگ باختگی، بی رنگی یا زردی رنگ چهره از ترس، بیماری یا علت دیگر ادامه... رنگ باختگی، بی رنگی یا زردی رنگ چهره از ترس، بیماری یا علت دیگر تصویر رنگ پریدگی فرهنگ فارسی عمید
رنگ پریدگی(رَ پَ دَ / دِ) رنگ باختگی. بیرنگ شدن چهره از خشم یا ترس یا بیماری. رجوع به رنگ پریدن و رنگ باختن و رنگ باختگی شود ادامه... رنگ باختگی. بیرنگ شدن چهره از خشم یا ترس یا بیماری. رجوع به رنگ پریدن و رنگ باختن و رنگ باختگی شود لغت نامه دهخدا
رنگ پریدگی کمرنگی، رنگ پریده شدن، (صورت و غیره) : (با صورت رنگ پریده وارد شد) ادامه... کمرنگی، رنگ پریده شدن، (صورت و غیره) : (با صورت رنگ پریده وارد شد) تصویر رنگ پریدگی فرهنگ لغت هوشیار
رنگ پریدگی solma, solgunluk ادامه... solma, solgunluk تصویر رنگ پریدگی دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
رنگ پریدگی desvanecimiento, palidez ادامه... desvanecimiento, palidez تصویر رنگ پریدگی دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رنگ پریدگی sbiadimento, pallore ادامه... sbiadimento, pallore تصویر رنگ پریدگی دیکشنری فارسی به ایتالیایی
رنگ پریدگی desbotamento, palidez ادامه... desbotamento, palidez تصویر رنگ پریدگی دیکشنری فارسی به پرتغالی
رنگ پریدگی що згасає , блідість ادامه... що згасає , блідість تصویر رنگ پریدگی دیکشنری فارسی به اوکراینی
رنگ پریدگی увядающий , бледность ادامه... увядающий , бледность تصویر رنگ پریدگی دیکشنری فارسی به روسی